وقتی رسیدم خونه گوشیم زنگ خورد:
خانوم سروری ببخشید دیروقت هست. شماره شما رو از بابام گرفتم.
اتفاقی افتاده تماس گرفتی؟
یه پرشیای سفید تصادف کرده بود، داشت میسوخت. ما نگران شدیم . خانوم خدا رو شکر.خدا رو شکر سالمید.
گفت خداحافظ و بی اینکه منتظر بمونه من جواب بدم قطع کرد.
درباره این سایت