28 سالگی من، سال سختی شد.

به قدری سخت بود و خسته م کرد که اگر بعدش به اندازه ی اصحاب کهف میخوابیدم؛ حق داشتم.

اما خوشحالم هنوز زنده ام و در من احساس زندگی جریان داره چون زندگی بعد از خستگی ها و تلخی ها باز ادامه داره.

از خودم ممنونم برای همه ی صبح هایی که خودم رو به دندون کشیدم و از رختخواب جدا شدم. زیبایی زندگی شاید از وقتی شروع میشه که متوجه بشی " هیچ بر هیچ است " بعد با آگاهی از این هیچ و پذیرفتن زمختی و بی رحمی ش باز ادامه بدی.

این روزهام رو بیش از تمام عمرم دوست دارم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

( طلبه رسانا ) مرجع دانلود کتاب های گوناگون فروشگاه اینترنتی ایران میز بِدونِ طُ❤ مِثلِ ماهیِ بِدونِ آبَم H ازدواج و آموزش مسائل جنسی و روابط زناشوئی app